پنج شنبه 87 آذر 21
The autumn leaves are falling
مثل برگای پاییزی دارن
Like tears from her eyes,
اشکای تو می ریزن
There"s no reason recalling,
نیازی به یاد آوری نیست
The pain you felt inside,
دردی که تو درون خودت احساس کردی
And I know you"re feeling like,
من می دونم که تو حسی شبیه به این داری که
You should run away, run away,
تو باید فرار کنی ، آره فرار کنی
And I know you"re wondering,
و من می دونم که تو متحیری که
Oh why you should stay,
چرا هنوز هم به من پایبندی
Why you should stay
چرا هنوز هم پایبندی
Oh Sweet, sweet Isabel,
آه "ایزابل" ناز و مهربون من
Just believe it will be alright,
فقط شرایط رو درک کن همه چیز درست می شه
Sweet, sweet Isabel,
"ایزابل" ناز و مهربون من
No, you don"t have to leave tonight
نه ، تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
You feel that change is coming,
تو احساس می کنی که یه چیزایی داره عوض می شه
But you"re so afraid inside,
اما تو از درون بسیار آشفته ای ( ترس داری )
I know your heart will broken,
من می دونم که قلب تو
Oh way too many times,
بسیار شکسته خواهد شد
And i know you"re feeling like,
و من می دونم که تو متحیری که
You should run away, run away
تو باید فرار کنی ، آره فرار کنی
Oh Sweet, sweet Isabel,
آه "ایزابل" ناز و مهربون من
Just believe it will be alright,
فقط شرایط رو درک کن همه چیز درست می شه
Sweet, sweet Isabel,
"ایزابل" ناز و مهربون من
No, you don"t have to leave tonight,
نه ، تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
You don"t have to leave tonight,
تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
No, you don"t have to leave tonight,
نه ، تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
No, you don"t have to leave tonight,
نه ، تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
No, you don"t have to leave tonight,
نه ، تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
Nooo, no you don"t
نه ، نه تو نباید
Oh Sweet, sweet Isabel,
آه "ایزابل" ناز و مهربون من
Just believe it will be alright,
فقط شرایط رو درک کن همه چیز درست می شه
Sweet, sweet Isabel,
"ایزابل" ناز و مهربون من
No, you don"t have to leave tonight
نه ، تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
The autumn leaves are falling,
مثل برگای پاییزی دارن
Like tears from her eyes,
اشکای تو می ریزن
There"s no reason recalling,
نیازی به یاد آوری نیست
The pain you felt inside
دردی که تو درون خودت احساس کردی
مثل برگای پاییزی دارن
Like tears from her eyes,
اشکای تو می ریزن
There"s no reason recalling,
نیازی به یاد آوری نیست
The pain you felt inside,
دردی که تو درون خودت احساس کردی
And I know you"re feeling like,
من می دونم که تو حسی شبیه به این داری که
You should run away, run away,
تو باید فرار کنی ، آره فرار کنی
And I know you"re wondering,
و من می دونم که تو متحیری که
Oh why you should stay,
چرا هنوز هم به من پایبندی
Why you should stay
چرا هنوز هم پایبندی
Oh Sweet, sweet Isabel,
آه "ایزابل" ناز و مهربون من
Just believe it will be alright,
فقط شرایط رو درک کن همه چیز درست می شه
Sweet, sweet Isabel,
"ایزابل" ناز و مهربون من
No, you don"t have to leave tonight
نه ، تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
You feel that change is coming,
تو احساس می کنی که یه چیزایی داره عوض می شه
But you"re so afraid inside,
اما تو از درون بسیار آشفته ای ( ترس داری )
I know your heart will broken,
من می دونم که قلب تو
Oh way too many times,
بسیار شکسته خواهد شد
And i know you"re feeling like,
و من می دونم که تو متحیری که
You should run away, run away
تو باید فرار کنی ، آره فرار کنی
Oh Sweet, sweet Isabel,
آه "ایزابل" ناز و مهربون من
Just believe it will be alright,
فقط شرایط رو درک کن همه چیز درست می شه
Sweet, sweet Isabel,
"ایزابل" ناز و مهربون من
No, you don"t have to leave tonight,
نه ، تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
You don"t have to leave tonight,
تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
No, you don"t have to leave tonight,
نه ، تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
No, you don"t have to leave tonight,
نه ، تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
No, you don"t have to leave tonight,
نه ، تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
Nooo, no you don"t
نه ، نه تو نباید
Oh Sweet, sweet Isabel,
آه "ایزابل" ناز و مهربون من
Just believe it will be alright,
فقط شرایط رو درک کن همه چیز درست می شه
Sweet, sweet Isabel,
"ایزابل" ناز و مهربون من
No, you don"t have to leave tonight
نه ، تو مجبور نیستی که به پای من بمونی
The autumn leaves are falling,
مثل برگای پاییزی دارن
Like tears from her eyes,
اشکای تو می ریزن
There"s no reason recalling,
نیازی به یاد آوری نیست
The pain you felt inside
دردی که تو درون خودت احساس کردی
نوشته شده توسط علی | نظرات دیگران [ نظر]